it's me
آره Infj میتونه ساعت ها باهات حرف بزنه و وقت بگذرونه اما تو حتی متوجه نشی که چقدر زیاد ازت بدش میاد...
-تایید میکنم...
جایی که کلمآت کم می آورند و وآژه هآ بی معنآ میشوند...!
آره Infj میتونه ساعت ها باهات حرف بزنه و وقت بگذرونه اما تو حتی متوجه نشی که چقدر زیاد ازت بدش میاد...
-تایید میکنم...
وقتی INFJ باشی مثل یه کتاب بسته هستی، بقیه فکر میکنن میتونن ازت سردر بیارن اما تورو خوب نمیشناسن چون خودتو جلوی هرکس متفاوت نشون میدی.
:)))
🔥 چطور بدون اینکه بخواین زندگیتونو نابود میکنین؟
#INTJ :
شما خیلی باهوش و اهل تحلیل و بررسی کردن همه چیز هستین. این روش کار مغز شماست و قابل ستایشه، اما متاسفانه اینکه اعتماد کردن براتون کار سختیه و به سختی با مردم مشورت یا درد دل میکنین ممکنه شانس ایجاد روابط عمیق و دو طرفه رو ازتون بگیره.
وقتی شما به هیچکس و هیچ چیز به جز خودتون اعتماد نکنین در واقع بدون اینکه واقعا هدفتون این باشه دست به نابودی خودتون زدین!
شاید برای مدت کوتاهی خودتونو قانع کنین که تمام چیزی که بهش نیاز دارین خودتونین، اما مسلما بعد مدتی براتون آشکار میشه که برای رسین به اهداف مختلفتون به کمک بقیه هم نیاز دارین. و اگه هیچ وقت به مردم اجازه ندین خودشونو بهتون ثابت کنن خیلی از برنامه ها و ایده هاتون به اون حد عالی ای که باید برسن نمیرسن و این ممکنه شما رو با حس بد ناامیدی و بی سرانجامی تنها بذاره.
فکر میکنم باید روی خودتون کار کنین، اجازه بدین مردم بهتون کمک کنن و ببینین که با همکاری و اعتماد چقدر همه چیز راحت تر میشه.
🔥 چطور بدون اینکه بخواین زندگیتونو نابود میکنین؟
#INFJ :
شما وقت زیادی رو صرف فکر کردن درباره بهترین نتایج و بهترین شرایطی که میتونین بدست بیارین میکنین. نه که چیز بدی باشه! اما ممکنه وقتی با پا فشاری هرچه تمامتر میخواین که به اون تصویری که تو سرتون ساختین برسین باعث نابودی/ناامیدیتون بشه!
گاهی شما انقدر به اون تصویر ساخته شده تو ذهنتون علاقمند میشین که به هیچ چیز دیگه ای شانس به وقوع پیوستن نمیدین. باید بدونین چیز "بی نقص" ی که شما میخواین ممکنه وجود خارجی نداشته باشه! و یا ممکنه لزوما برای شما مناسب نباشه!
مطمئنا شما نمیخواین کل زندگیتونو صرف فکر کردن به شرایط ایده آل و بی نقص کنین وقتی ممکنه موقعیتای خیلی خوبیو موقع فکر کردناتون از دست بدین. درست نمیگم؟
🔥 چطور بدون اینکه بخواین زندگیتونو نابود میکنین؟
#INTP :
شما پر از ایده های شگفت انگیز هستید و وقتی بتونین همزمان با فکر و تحلیل درباره ایده هاتون به راهکارای اجرایی کردنشون هم فکر کنین تو بهترین شرایط ممکن قرار میگیرین.
اما نابود کردن زندگیتون توسط خودتون وقتی شروع میشه که شما هیچ وقت هیچ کدوم از ایده ها و تصمیم گیریای ذهنیتون رو عملی نکنین؛ و در نتیجه ی اینکار هیچ کدوم از اونها رو تو زندگی واقعیتون نخواهید داشت. این ممکنه در نهایت شمارو به جایی برسونه که به نتیجه برسین اونقدری که میتونستین و لیاقتشو داشتین پیشرفت نکردین؛ و این فقط باعث خودخوری و اعصاب خوردیتون میشه. مخصوصا وقتی میدونین خیلی کارای بهتر و موثرتری میتونستین انجام بدین!
بدونین فقط کافیه همین الان به خودتون بیاین که بتونین خیلی راحت جلوی اعصاب خوردیای آینده رو بگیرین!
منبع : farsimbti
⏱تایپ #INFJ چطور با زمان ارتباط برقرار میکنه؟
• اونا نیاز دارن زمان زیادی رو تو تنهایی سپری کنن اما تمایلشون برای کمک به دیگران این اجازه رو بهشون نمیده.
• اونا وقت زیادی رو صرف فکر کردن به آینده میکنن.
• اونا دوست دارن شرایطی که منجر به تنش(شنیدن گوشه و کنایه) و دعوا میشه رو به تعویق بندازن.
• اونا دوست دارن از وقتشون به صورت سازمان یافته استفاده کنن و برنامه ریزی داشته باشن.
خلاصه هر وقت میای توهین میکنی بهم تحقیرم میکنی و دربارم نظر میدی بدون که من فقط بهت میخندم چون... بووو تو یه احمقی! و من حوصله ی صرف کردن وقت و اعصابم رو با احمق ها ندارم :)))
اعترافِ یک INTJ :
من یه احمقم. قسمتی از من عاشق این ایدهست که با یه نفر اونقدر راحت باشم که بتونم یه رابطه خالص و عاشقانه رو پیش ببرم و حفظ کنم اما در عین حال، نمیخوام نسبت به کسی احساس وابستگی و نیاز بکنم.
حتی گاهی اوقات که متوجه صمیمیت زیاد بین خودم و دوستام میشم، برای یک زمان کوتاه صحبت کردن باهاشون رو متوقف میکنم.
#INTJ
حق!
#INFJ :
شخصی که به طور مداوم دنبال پیدا کردن تعادل بین خیلی سرد رفتار نکردنه چون ناگهان "محتاط" میشه و خیلی هم احساساتی نشدنه چون ناگهان "ابرازگر" میشه.
حق بود 🌝🤌
یه میم دیدم ؛ یه evil infj نشون داده بود که ترسناک بود و the devil هم قایم شده بود و ترسیده بود .
یکی زیرش کامنت داده بود :
Thats why they are ex frnds
اینه که بده !
INFJ ها، درونگراهایی هستند که دوست دارند به دیگران کمک کنند، و Feeler هایی هستند که به دنبال منطق و اصول می روند و از تفکر و تحلیل و بررسی ایده های پیچیده لذت می برند.
و همین ماجرا می تواند دلیل سردرگمی دیگران و حتی خودشان شود.
+ خیلی درست بود این یکی... حتی اینم بگم با اینکه 95 درصد ادمای اطرافم xxtx هستن ، یا بقولی درصد منطقشون بالاتره ، ولی اعتراف کردن که من منطقی تر فکر میکنم :)
+ اینم بگم برخلاف xxtx هایی که حداقل من دیدم ، من سعی میکنم مسائل رو هم احساسی هم منطقی حل کنم :) نه اینکه منطقی تصمیم بگیرم و بعد احساسمو مجبور کنم که باهاش همراه بشه! برای همین وقتی نتونم بینشون صلح برقرار کنم تصمیم نمیگیرم. حالا بزارین فکر نکنم چقدر تصمیم های نگرفته دارم یا تصمیماتی که به تعویق انداختم :)))) سر همین چند نفر فکر میکنن من مشکل تصمیم گیری دارم یا اعتماد بنفس ِ تصمیم گرفتن رو ندارم..! XD
INFJها : آنها افرادی آرام و حساس هستند که جمع اضدادند و حتی ممکن است برای کسانی که سالهاست آنها را میشناسند شبیه چندین فرد مختلف به نظر برسند. اما یکپارچگی درونی برای INFJها بسیار مهم و حیاتی است، آنها بهآرامی، روشمند، باشوروشوق زیاد و بهشکلی خلاقانه خودشان را ابراز میکنند و بین ایدهها و آدمها در ذهنشان پیوند برقرار میکنند.
+یاد وقتایی میوفتم که بهم میگن مثل ِ چند شخصیتی ها هستی:) دوگانه بودن شخصیتت واضحه !:)
درونگرا و در عین حال مردمگرا
عملکرد غالبINFJ ها شهود درون ریزی شده ( Ni) است، به این معنی که آنها در درجه اول به ایدههای دنیای درونیشان توجه دارند. اما عملکرد کمکی آنها احساس برونریزی شده (Fe) است که باعث میشود به دیگران توجه کنند.
روانشناس Donna Dunning درکتاب خود، کارکرد تیپ شخصیتی شما چیست؟ INFJها را بینشیهای دلسوز مینامد چرا که آنان نسبت به احساسات و نیازهای افراد توجه ویژهای دارند. این تناقض به این معنی است که INFJ ها بین نیازشان به اجتماعی بودن و داشتن زمان تنهایی برای اندیشیدن به دو بخش تقسیم میشوند.
به عنوان یک INFJ، از گذراندن اوقاتی با افراد لذت میبرم، اما اگر مدت زمان زیادی را با دیگران سپری کنم، احساس خستگی مضاعف میکنم به طوری که چند روز طول میکشد تا بهبود یابم. اما اجازه دهید تا همدرد و شانهای برای گریستن باشم.
برخلاف بسیاری از تیپهای شخصیتی دیگر، INFJها نیاز بیشتری به ارتباط دارند. شبی که با یک گپ دوستانه بگذرد برای آنها شبی سرشار از سرخوشی و لذت است. آنچه INFJها از تعاملات خود نیاز دارند، ارتباطی معنادار است. آنها تمایل دارند علایق، آرزوها و انگیزههای افراد را بشناسند و ازدیگران هم انتظاری مشابه دارند: که آنها را بشناسند.
اما این روند طاقت فرساست زیرا INFJها همیشه در جستوجوی سطحی از صمیمیت هستند که دیگران معمولاً آن را به اشترک نمیگذارند. برای یک فرد INFJ کیفیت مهم است نه کمیت.
INFJها اشتیاق بسیاری برای کمک به دیگران دارند، تا آنجا که هر حوزهای از زندگیشان شامل ارتباط با دوستان، همکاران و ارتباطات عاطفی را در برمیگیرد اما این تیپ شخصیتی حساس میتوانند به آسانی از نیازهای خودشان بگذرند و دیگران را در اولویت قرار دهند.
آیا تابهحال توجه کردهاید چطور صبورانه برای حقوق دیگران جنگیدهاید درحالیکه وقتی نوبت به خودتان میرسد مردد هستید؟ این پارادوکس است. شما نیاز دارید که مرزهای شفافی برای ازخودگذشتگیهایتان بگذارید و کمی از این دلسوزیها را برای خودتان خرج کنید.
ترکیب درونگرایی، حساسیت و همدلی در INFJها باعث میشود، آنها اطلاعات زیادی از دنیا و انسانهای اطراف خود به دست آورند. INFJها دائماً این جریان مستمر از جزئیات را آنالیز میکنند. در نتیجه، به راهی برای آزادسازی تمام این انرژی و بیان آن در مسیری معنادار و خلاقانه نیاز دارند.
اما INFJها فراتر از رؤیاهایشان هستند. آنها افرادی عملگرا، بابرنامه و منطقی هستند که از تفکر، تحلیل و مطالعه ایدههای پیچیده لذت میبرند. به عنوان یک نویسنده INFJ، عاشق بازی کردن با کلمات و استفاده از شهود درونیام برای خلق داستانها هستم. اما عاشق یادگیری و مشتاق علم نیز میباشم.
اغلب احساس میکنم که میان علایق متضادی گیرکردهام. INFJها میتوانند هم خلاق و عاقل، هم هنرمند و منطقی، هم نویسنده و دانشمند باشند.
افکارINFJها همیشه مشغول معنا دادن به اطلاعات، دیدن الگوها، شکل دادن به نظریهها و خلق ایدههاست. همچون شهودیها، INFJها به دورنما توجه دارند. آنها اطلاعات خلاصه، مفهومی و آیندهنگرانه را میپسندند. احتمالات را میبینند و اجزای دور را طوری کنار هم قرار میدهند تا بتوانند ارتباطی میان آنها بیابند.
اما به جزئیات تفکر خود هم توجه دارند و تلاش میکنند آن را به درستی انجام دهند خواه نوشتن یک آهنگ باشد یا آماده کردن یک ارائه. با این وجود، گاهی آنقدر درگیر جزئیات ایدههایشان میشوند که جزئیات زندگی روزمرهشان را فراموش میکنند. در نتیجه INFJها میتوانند ساعتها به یک جمله فکر کنند درحالیکه فراموش کنند قبض برق را بپردازند.
من همیشه درمورد ایدههایم فکر میکنم، همچنین یادگرفتهام یادداشتهایی برای یادآوری خودم بنویسم. به این ترتیب همزمان که دارم برای ایدهام برنامهریزی میکنم قرار ملاقات با دندانپزشکم، یا ناهارم را نیز فراموش نمیکنم.
بله، سادهدل! INFJها بهعنوان افرادی شهودی دارای نوعی حس ششم در مورد دیگران هستند. حس همدردی فوق العاده ما باعث میشود بتوانیم احساسات دیگران را بدانیم و متوجه شویم آنها حقیقت را نمیگویند. ما این توانایی را داریم از شخصیت ظاهری افراد به شخصیت درونی و واقعی آنها پی ببریم. همچنین در فهم زبان بدن متخصص هستیم و میتوانیم مفاهیم نهفته در کلام را از تن صدا و زبان بیان آن تشخیص دهیم. این موضوع باعث میشود برای افرادی که ما را نمیشناسند مشکوک و مورددار به نظر آییم.
مشکل اینجاست زمانیکه برای اولین بار میخواهیم کسی را بشناسیم، میتوانیم به طرز احمقانهای زودباور و بیشاز اندازه صادق باشیم. به عنوان یکی از افراد مشرب آرمانگرا، تمایل داریم بهترینها را در افراد ببینیم و فرض را بر خوب بودن آنها بگذاریم در حالیکه شاید اینطور نباشد.
روانشناسی به نام میهای چیکسنت میهایی درکتاب خود به نام خلاقیت: روانشناسی کشف و ابداع، ده ویژگی متناقض افراد خلاق را بیان میکند. بسیاری از این ویژگیها منطبق با تیپ شخصیتی INFJ است. یکی از تمایلات تیپهای خلاق آن است که دارای انرژی بسیاری هستند و در عین حال به زمان زیادی هم برای استراحت نیاز دارند.INFJ ها اغلب آرام، خجالتی و گوشهگیر به نظر میآیند اما پشت این شخصیت کمحرف دیگی پر از ایده وهیجان رو به انفجار وجود دارد.
INFJها همیشه در مورد پروژهی بعدی خود فکر میکنند و شورواشتیاق وافری نسبت به مسائلی که برایشان مهم است دارند. مادامیکه فداکاریشان در جهت منافع عمومی با توانایی اسفنج مانند آنها درجذب اطلاعات باهم ترکیب شود منبع انرژی فوق العادهای برای آنها به وجود میآورد. همچنین آنها به زمانی طولانی برای استراحت و آرامش به منظور اندیشیدن و شارژ مجدد نیازمندند.
طبق گفته چیکسنت میهایی تیپهای شخصیتی خلاق معمولاً افراد باهوشی هستند که ممکن است گاهی رفتاری کودکانه از خود نشان دهند. کودکان معمولاً خلاق هستند. بسیاری از ما زمانیکه بزرگتر میشویم، خلاقیتمان را از دست میدهیم. شاید به این دلیل که وقتی کم سنوسالترهستیم بیشتر بازی میکنیم. خلاقیت یعنی نگاه کردن به چیزهای مختلف گویی که اولین بار است آنها را میبینی و ارتباطات نوآورانه بین آنها ایجاد کنی.
افراد خلاق، از جمله INFJها، میتوانند مانند کودکان، بدون نگاهی بسته، قضاوتآمیز و منتقدانه به دنیا نگاه کنند چون این مسائل افراد را از داشتن خلاقیت به عنوان یک بزرگسال باز میدارد. داشتن حس شدید کنجکاوی، شگفتی و سرخوشی شما را ساده و نابالغ جلوه میدهد، اما نشاندهنده آن است که شما انسانی فوق العاده خلاق هستید.
طبق گفته قبلی، INFJها خلاق اما در عین حال بازیگوش هستند. این ویژگی ذهن آنها را برای تجربه کردن و در نتیجه انجام کارهای خلاقانهٔ بیشتر باز نگه میدارد اما این طبع بازی کردن با یک حس مسئولیتپذیری ویژه برای انجام کارشان و افرادی که با آنها کار میکنند، همراه است. INFJها متعهدند به سختی کار کنند و بهترین خود را به خصوص در پروژههایی که قسمتی از ایده خلاقانه خودشان است، ارائه دهند.
ترجیح ساختارگرایی INFJها باعث میشود کارهایی را که آغاز کردهاند به نتیجه برسانند و بابرنامه و منظم باشند. به عنوان یک INFJ اولویت ساختارگرایی باعث میشود برای نوشتن کتابها و مقالاتم دارای یک نظم شخصی باشم اما هنگام تماشای یک برنامه کمدیِ محبوبم قهقهه سر دهم.
علیرغم تصویر کلیشهای آرتیست شورشی، INFJها شبیه بسیاری از افراد خلاق، هم سنتیاند و هم امروزی. طبق گفته چیکسنت میهایی، بدون در نظر گرفتن روندهای گذشته و آنچه تاکنون انجام شده است سخت است بخواهیم از خودمان خلاقیتی نشان دهیم، اما در عین حال این هم مهم است که ریسکپذیر باشیم و به سراغ تجربه چیزهای تازه برویم.
گاهی گفته میشود تشخیص INFJها در یک جمع بسیار دشوار است زیرا آنها تلاش میکنند خود را با جامعه انطباق دهند و شبیه دیگران به نظر برسند. اما آنها یاغیهای خاموش هستند، همیشه در پشت صحنه فعالیت میکنند تا شرایط را تغییر دهند به طور مثال با خلق آثار هنری که مردم را به تفکر وادارد و از حس همدردی، دلسوزی و بینش آنها برای تبدیل کردن دنیا به جایی بهتراستفاده میکنند.
منبع : منبع ترجمه شده / منبع اصلی
حساسیت در برابر استرس
INFJها ماهیت حساس و گاهی آسیبپذیر و شکنندهای دارند و ممکن است نسبت به تیپهای دیگر به راحتی در معرض استرس و نگرانی قرار بگیرند.
مثل همیشه تأکید میکنیم اینها به این معنی نیست که تمام INFJها به راحتی مضطرب و نگران میشوند. یا نگرانی در ذات INFJهاست و در نتیجه باید با آن کنار بیایند! بلکه منظور این است که این تیپ، در صورتی که مراقب نباشد، با احتمال بیشتری نسبت به سایرین ممکن است در معرض نگرانی قرار بگیرد.
شاید بپرسید چرا میگوییم INFJها ممکن است بیشتر از سایرین در معرض نگرانی قرار بگیرند. پژوهشی که اخیراً انجام شده است بیانکننده این است که بین «نگرانی» و «همدلی» همبستگی مثبت وجود دارد. (مرجع)
همدلی قویتر، استرس بیشتر!
به عبارت دیگر، اشخاصی که عمیقاً نگران دیگران هستند، استرس بیشتری را نسبت به اشخاصی که همدلی پایینی دارند، تجربه میکنند.
البته هنوز پاسخ روشنی مبنی بر اینکه کدامیک از این دو عامل مسبب بروز دیگری است وجود ندارد، یعنی ما نمیدانیم که آیا همدلی باعث میشود فرد بیشتر در معرض استرس قرار بگیرد یا این که افراد مضطرب در درک احساسات دیگران بهتر عمل میکنند.
نکته جالب در مورد بروز استرس این است که وقتی فرد در معرض استرس و نگرانی قرار میگیرد، میزان همدلی او با دیگران کاهش مییابد. یعنی اگر بخواهیم جمعبندی کنیم میتوانیم بگوییم:
اشخاصی که در همدلی با دیگران خوب هستند، بیشتر در معرض استرس قرار دارند. از طرفی وقتی افراد دچار استرس میشوند کمتر قادر به همدلی با دیگران هستند و توجه آنها از دیگران دور میشود.
به عبارت دقیقتر، فرقی ندارد که من چقدر میتوانم با دیگران همدلی کنم، در شرایط استرس بعید است بتوانم احساسات دیگران را درک کنم و بپذیرم. بلکه ممکن است حتی در مقابل آنها موضع بگیرم.
بنابراین افرادی که در شرایط عادی بسیار همدل و مهربان هستند، ممکن است در شرایط استرس و تحت فشار کاملاً در نقطه مقابل قرار بگیرند و در برابر دیگران مواضع خصومتآمیزی را اتخاذ کنند.
از طرفی تحقیقات نشان میدهد در چنین شرایطی، فرد حتی ممکن است متوجه درد و رنج سایرین نشود یا دچار نوعی بیتفاوتی و کرختی عاطفی شود. (مرجع)
حالا اگر تیپ شخصیتی شما INFJ است فکر کنید و به خاطر بیاورید که در لحظاتی که دچار تنش و استرس میشوید، آیا همچنان میتوانید به خوبی با دیگران همدلی کنید و احساسات آنها را درک کنید؟ یا بر عکس، دیگر اهمیتی به خواستهها و نیازهای آنان نمیدهید؟
اگر هم INFJ نیستید میتوانید این مسئله را در مورد سایر INFJهایی که در اطراف شما هستند بررسی کنید و ببینید رفتار آنها چقدر با فرضیهای که در بالا مطرح کردیم مطابقت دارد.
برخی از INFJها در شرایط تنش و بحران، تبدیل به افرادی یکدنده و لجباز میشوند و در چنین حالتی با طعنه و کنایه با دیگران صحبت میکنند.
چند تا توصیه به INXJ ها :
INTJ: شما قاضی، هیئت منصفه و جلاد خودتان هستید. اندوه ناشی از کمالگرایی، برایتان آسانتر از اعتباربخشی به خودتان است. چرا که همیشه به فکر چیزی هستید بهتر از آنچه که انجام دادهاید. شما متوجه نیستید که چرا کمالگرایی لزوماً همیشه مطلوب نیست. شما در مقایسه با سایر تیپ ها، آن قدرها هم کمالگرا نیستید. چرا که N و T شخصیت شما سبب عملگراییتان شده و در دستیابی به اهداف کمکتان میکند.
کمالگرایی میتواند وقت را هدر داده و ناکارآمد باشد. برای رسیدن به اهداف مهمتر، آن را کنار بگذارید.
INFJ: شما استانداردهایی مشابه INTJ برای کمالگرایی خود دارید و آن را در حد قله اورست تنظیم میکنید. استانداردهای کمالگرایی شما به قدری بالاست که گویی تک تک کلمات آن را بر روح خود حک کردهاید. همچنین به دلیل وجود احساسات عمیق در وجود شما، عمیقا به افکار و احساسات دیگران در مورد خود اهمیت میدهید. اگر استانداردهای خود را فراموش کنید، نه تنها به خود بلکه به دیگران نیز تخفیف نمیدهید. از آنجا که نسبت به انتقاد بسیار حساس هستید، از ترس از شکست یا طرد شدن نهایت کمالگرایی را به کار میبندید. از این رو خودتان را پنهان میکنید تا در معرض آسیبپذیری قرار نگیرید. پس میتوان نتیجه گرفت اصلا تمایل به انجام کاری ندارید چرا که میترسید از خود ناامید شوید.
INTJها باید جنبه عملگرای خود را تقویت کنند. از زمانی که خویش فرما شدهام، از شدت کمالگراییم بسیار کاسته شده است. اگر قبلا نوشتن یک مقاله برای من ۱۰ ساعت طول میکشید و از سایر کارها باز میماندم، حالا آن در ۲ ساعت انجام میدهم. البته ممکن است احساس کنم کار را به بهترین شکل انجام ندادهام اما منطق میگوید اجازه بده کار تمام شود و به سایر امور هم رسیدگی کن.
INFJها: شما بیشتر تمایل دارید که مهربان و همدرد با دوستتان باشید و با وجود شکستهای آشکار، به او بابت دستاوردهایش تبریک میگویید. آیا فکر نمیکنید خودتان هم شایسته این سطح از مهربانی هستید؟ این روشنگری و مهربانی را برای قدردانی از خود به کار ببرید.
INXP ها :
INTP و INFP: شهودیهای ادراکی تجارب متفاوتی در مورد کمالگرایی دارند. در کل شخصیتهای ادراکی کمتر از قضاوتیها گرایش به کمالگرایی دارند و این به دلیل تمایل آنها به تجدید نظر و کشف دائمی است. INPها فرایند کشف را بیش از آنچه که در عمل انجام میدهند، دوست دارند. این مساله در ظاهر ارتباطی با کمالگرایی ندارد. اما در واقع انعطافپذیری، شما را به کمالگرایی بیشتر سوق میدهد. کمالگرایی INPها به شکل داشتن تردید است. از آنجا که اعتماد به نفس لازم برای انتخاب بهترین گزینه و تکرار آن را ندارید، هر گاه هم که کاری را به انجام برسانید، با تردید به آن نگاه کرده و گزینه دیگری را بهترین می انگارید. همیشه ذهنتان در حال نشخوار آن چیزی است که میتوانست اتفاق بیفتد و دائما در مورد انتخابهای ناکامل خود فکر میکنید. در نتیجه همیشه اضطراب قابل توجهی را تجربه میکنید. از این رو ممکن است حتی قبل شروع کار، آن را رها کنید.
INTPها و INFPها با افکار خود درگیر هستند. اما مشکل زمانی پیش میآید که ایدههایشان در حلقه ثابتی بیفتد. راه حل شما، ادامه مسیر نیست بلکه باید از آن فاصله بگیرید. با یک نفر صحبت کنید. با جهان خارجی درگیر شوید. سایر جنبههای زندگی را امتحان کنید. چشم انداز خود به خود خواهد آمد.
این پست پر از MBTI هستش... دلم خواست یچیزایی رو سنجاق کنم به اینجا. کلیشه هم نی. متنه صرفا.
گفتم این حق رو سنجاق کنم به اینجا :
( در 99 درصد موارد ربطی به اعتماد بنفس نداره... بیشتر پای شناخت وسطه :) خلاصه بگم هرکسی که خوبیا رو میبینه خوشش میاد ولی مهم اینه چقدر قسمت تاریکت رو قبول کنه ؟ )
مهم : ممکنه برا همه صدق نکنه... یا حتی برای یه تایپ دیگه هم صدق کنه :) خلاصه سخت نگیرید...
وقتی مودت اول صبح مثل intj هاس :) ( اونی که تو آینه اس intj ئه )
• مواردی که تایپهای MBTI باید به خاطر داشته باشن:
ـ∽ #INFJ ↜ هیچ چیزی بی نقص نیست، پس مواظب اون خویِ کمالگرایی در درونتون باشید و خیلی به خودتون سخت نگیرید.
......
درست میگی .
تایپ #INFJ : خدا من چرا نیمه گمشدهام رو پیدا نمیکنم؟
خدا : ببین تو این یک ماه اخیر ده نفر رو فرستادم سمتت ولی توی لعنتی خیلی سخت پسندی و من دیگه نمیدونم چکار کنم!!
اینو به عنوان فان گذاشته بودن ولی حق به تمام معناس :) در مورد تک تک جزئیات زندگیم سخت پسندم و گاهی اصلا چیزی حتی باب میلم هم پیدا نمیشه :)
و
دلم نیومد اینارو اینجا نزارم از بس حق بودن.
تعریف خطوط موازی: خطوطی که هیچگاه بهم نمیرسند. مثال:
آیانافجی و هر کی که بتونه افکار و احساساتشون رو درک کنه و هر کی که بشه باهاش حرف زد کلا.
Sometimes you think that you want to disappear but all you really want is to be found.
گاهی اوقات فکر می کنی که می خوای ناپدید بشی اما تنها چیزی که واقعاً میخوای اینه که پیدا بشی.
#INFJ
همیشه بعد از اینکه نظرم رو راجع به یه چیزی به کسی میگم و نصیحت میکنم تهش میگم “البته خودت میدونی.” که فردا پا نشه بیاد بگه من زندگیش رو نابود کردم.