مراقب خود باشید...

اگر همه کسانی را که در پی راضی کردن دیگران هستند، از جهـان خـارج کنید، دست کم یک چهارم جمعیت جهان کم می شـود. شمار فراوانی از شما شخصیت خود را بنا به شرایط، کوچک می کنید تا پذیرفتـه شـوید و همیشه در صدد انجام کاری برای جلب رضایت دیگران هستید. مشکل اینجاست که پس از چندین بار رنگ عوض کردن در طول روز، شاید دریابید که وقتی در پی وجود اصلی تان می گردید، کسی را نمی یابید.
راضی کردن دیگران بدون کوتاه آمدن از خود، هنری ظریف است. رفتاری خوشایند داشتن و جلب رضایت مردم، هیچ اشکالی ندارد؛ به شرط این که وجود خودتان را فدای لذت دادن به مردم نکنید. همین که به بهای خودتان در پی جلب تأیید دیگران برآیید، نخستین گام را در فرایند کند فرسایش اعتماد به نفس خود برداشته اید.

گی هندریکس

187

بسیاری از افراد در ذهنشان با شکنجه گری به سر میبرند که همواره آنها را مورد حمله قرار میدهد ، مجازاتشان میکند و از انرژی حیاتی تهی می سازد و همین شکنجه گر ذهنی است که علت رنج و اندوه نا گفتنی و بیماری آنهاست.

-تله

186

دکارت فیلسوف با ادعای معروف خود : ( من فکر میکنم پس هستم ) معتقد بود که بنیادی ترین حقیقت را بیان کرده است . در واقع او با برابر دانستن فکر کردن با ( بودن ) و یکی دانستن هویت خویش با فکر ، اساسی ترین اشتباه را بیان کرده است.

متفکر بی اراده که تقریبا شامل همه انسان ها میشود ، در حالتی از جدایی آشکا به سر می برد ؛ در جهان ِ پیچیده ی جنون آمیزی از مشکلات و درگیری های مداوم ، جهانی که بازتاب پاره چاره شدن فزاینده ی ذهن است .

+تله

این برام خیلی جالب بود ! :) اینقدری که از صبح تو فکر این تیکه متنی هستم که خوندم :)

176

خویش را با ذهن یکی دانستن که موجب فکر کردن غیر ارادی میشود . ناتوانی در متوقف کردن افکار ، بیماری وحشتناکی است که از آن آگاه نیستیم و چون تقریبا همه از آن رنج میبرند روندی طبیعی تلقی میشود . این سر و صدای بی وقفه ، مانع دستیابی به حیطه ی سکون ِ درون که از ( بودن ) جدا نشدنی است ، میشود. به همین ترتیب این سر و صدا ، آن خود کاذبی را می آفریند که ساخته ذهن است و سایه ای از ترس و رنج به همراه دارد .

-تله

162

برای ایجاد صلح در دنیا و برای متوقف کردن همه جنگ ها، باید انقلابی در همه افراد در شما و من ایجاد شود. انقلاب اقتصادی بدون وجود این انقلاب درونی شما و من بی معنی است؛ زیرا گرسنگی نتیجه تطبيق غلط شرایط اقتصادی حاصله از حالات روانی ماست؛ یعنی حرص، حسادت، بدخواهی و طرفداری از قابلیت. برای پایان دادن به اندوه، گرسنگی و جنگ باید یک انقلاب روحی ایجاد شود و کم اند افرادی که برای این کار آماده باشند.

کریشنامورتی
اولین و آخرین رهایی

159

بسیاری از مردم آن قدر عميـق بـه خودشـان گوش نمی دهند که به احساسشان پی ببرند. همچنین نمی دانند چگونه چنان عمیق به همکاران خود گوش بدهند که بهترین افکار آنها را بیرون بیاورند. مدت ها طول کشید تا بفهمم چگونگی گوش دادن من به آدم هـا تعيين كننـده چگونگی حرف زدن آنها با من است. از این مسأله شاکی بودم که آدمهای نزدیکم حقیقت را به من نمی گویند تا این که متوجه شدم تقریباً بـه هـمـه بـا فیلتر قضـاوت گوش می دهم. اگر آدمها احساس نکنند که می توانند بدون قضاوت شنیده شوند، حقیقت را نخواهند گفت. یک مهارت کلیدی در گوش دادن، شیوه گوش دادن به خودتان و به ویژه احساس هایتان است. بسیاری از شما با عیب جویی شدید با خودتان حرف می زنید و به خودتان گوش می دهید؛ انگار مصـمـم بـه یـافتن تقصیری در خود هستید. راه بهتری برای گوش دادن به خودتان ـ و دیگران - این است که با دلی بخشنده و گشوده به خود گوش دهید و آزادی حس کردن هر احساسی را تجربه کنید.


گی هندریکس
یک سال زندگی آگاهانه

158 | تغییر دادن دنیا

شما خود دنیا هستید. وقتی تمایلات تان را تغيير دهيد، دقیقا دنیایی را که در آن زندگی می کنید، تغییر می دهید. ما قادر نیستیم دنیای بیرونی را تغییر دهیم و این کاری است که حکام طی قرنها در انجامش کوشیده اند و کاملا شکست خورده اند.
تنها راه تغییر دنیا، تغییر دادن نگرش خود است و ناگهان در دنیایی متفاوت زندگی خواهید کرد. ما در یک دنیای واحد زندگی نمی کنیم.


اشو
در هوای اشراق

130

ما بسته به میزان درکمان، پدیده های اطرافمان را می بینیم. اگر تصورات تان محدود به فرهنگ خاصی باشد، باید بدانید که زندگی تان، ثمره ی قابل توجهی نخواهد داشت.
ممکن است در حین این مشاهده ها، با دیگر نمونه های فرهنگی هم آشنا شوید. این نوع تقابل، معمولاً منجر به ایجاد تضاد می شود. کسی که از زمینهی دوگانگی عبور کرده، قطعاً وارد قلمروی فضیلت می شود: منظور از قلمروی فضیلت، کشف خود جهانی و فهم ناب زندگانی است. من از این بابت، خیلی خوشحال هستم. در ابتدا، شما در قلمروی ذهن به سر می بردید و حتی شاید یک نفر بگوید که ذهن شما کیهانی بوده، اما باید بدانید که این پادشاهی هم به ذهنمان وابسته است. اما فهم و آگاهی، فراتر از تمام دسته بندیها و ویژگیهای مادی است. درواقع می توان گفت که آگاهی، سرمنشأ تمام ویژگی هاست.


موجی
وسیع تر از آسمان عظیم تر از فضا

127

قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن

-شاملو

101

نیازی به دلگرمی ندارم؛
دیگر به چه کار می‌آید؟
آن وقت که میخاستم، نداشتم.

-نامه به پدر
-فرانتس کافکا

گاهی وقتا...

Sometimes you think that you want to disappear but all you really want is to be found.

گاهی اوقات فکر می کنی که می خوای ناپدید بشی اما تنها چیزی که واقعاً میخوای اینه که پیدا بشی.