فصل اول ِ هانیبـال تمام و من اومدم که سعی کنم دربارش بنویسـم ... از دید خودم.

×

از همون قسمت اول ؛ درگیر ِ مکالمات ِ عمیق شون شدم . درگیر شناختن ِ ویل . ویل رفته رفته جذاب ترین کرکتر میشد برام . اون حس ِ گنگ ِ تنهایی و همدردی ِ زیادش . ویل گراهام و هانیبال دو نقطه ی مقابل بودن ، چیزی که ویل رو برای من خاص تر میکرد و متمایز تر ، توان درک ِ هانیبال رو هم داشت ولی هانیبال نه . در واقع ویل ویژگی برتریش این بود که میتونست دنیا رو از دید همه ببینه ولی همه نمیتونستن دنیارو از دید اون ببینن . و شاید برای همین هانیبال سمتش جذب شد و کنجکاوی میکرد .

مکالمات این دو نفر ، خیلی به شناخت ِ خودم کمک کرد ، هرکسی که خوب دقت میکرد میفهمید چقدر چالشی و جالب و جذاب حرف میزنن . حرفهای ساده ای نبود. الگوهای فکریشونو نشون میداد .

پر واضح بود که همدردی زیاد ، تصورات ِ روشن و واضح ، کم کم باعث ِ دردسر میشن . هرچند مشکل ِ ویل بنظر من هم فیزیکی بود هم روانی . اینکه سعی میکرد اطراف رو از دید بقیه ببینه ؛ برای من جذابترین چیز بود . شاید چون خودم خیلی سعی میکنم که این کار رو کنم .

و همین باعث میشه که گاهی خودت رو گم کنی ، ندونی چی میخوای ، ندونی کی هستی ، یا حتی اگر بدونی کی هستی ولی هویتت برات کمرنگ تر میشه. نحوه ی فکر کردنت کمرنگ تر میشه ، عقایدت کمرنگ تر میشه ، احساسات خودت کمرنگ تر میشه ، و شاید حتی گاهی احساساتی داری که فکر میکنی متعلق به تو نیست ... ! و دنبال ِ منشا اون میگردی .

کم کم از گم شدنت میترسی ، ازینکه خودت رو ناپدید کنی میترسی . قابلیت ِ مهم ویل هم همین بود . که هانیبال هم بهش متذکر شده بود . که میتونه به هرکسی و هرچیزی که میخواد تبدیل بشه ... !

خیلی بنظر میاد دور شدم از مسئله ؛ ولی شاید بخاطر اینه که اگر بُعد آشفته ی من قرار بود آدم باشه یکی مثل ویل میشد . همونقدر بی ثبات ، همونقدر بی توجه به خودش و سعی در مفید بودن ، همونقدر کله شق و گمراه کننده .

ویل ازون دست کرکترا بود که بهم نشون داد ، متفاوت فکر کردن عیبی نداره . اینکه اگر میتونم مسائل رو بهم ربط بدم و کسی نتونه درک کنه ، چیز عجیبی نیست... اینکه همه یکجور به شواهد نگاه نمیکنن و همه نمیتونن از پس فکرهای تو بربیان.

هانیبال و ویل مثل دو بعد ِ منطقی و احساسی ، آروم و آشفته ، همدرد و سرد ، گرم و سرد میمونن .

تصورات و فکر زیاد ترس میاره :)

پ. ن : یکسری عکس هست که تو پستهای بعدی میزارمش مربوط به همین سریاله...

-تاریخ نوشته: نامعلوم...