من یه چنل عضو شدم، بخاطر ادمینش ،

( فکر ) میکردم آدم فهمیده ای هستش، مطالعه داره و میتونم چیزهای خوبی ازش یاد بگیرم.

اینم بگم خیلی به لحاظ عقیدتی با من فرق میکنه.

خلاصه من جوین شدم چون فکر میکردم قراره خیلی آموزنده باشه واسم،

اما متوجه شدم این هم مثل بقیه آدم هاست.

مطالعه داره، اما هنوز به درکی که بتونه با هر شخصی صحبت کنه نرسیده.

.

اینکه بتونی با انسان های دیگه فارغ از عقاید، تهمت، فحش و کلمات ک دار صحبت کنی، دنبال هر بچه ای نباشی و جواب هر بچه ای رو ندی، چیزیه که با ارزش تر از مطالعه میتونه باشه.

.

شما مطالعه داشته باشی، ولی زبون تندی داشته باشی، اشخاصی که برای اعصاب و شخصیت و احترام خودشون ارزش قائلن وارد بحث های بی سر و ته نمیشن.

لطفا لطفا لطفا با هر عقیده، با هر تفکری که هستید یاد بگیرید که مطالعه شما باید باعث پیشرفت شما بشه، باید باعث شه که با طیف گسترده ای از آدم ها رو به رو بشید . باید یاد بگیرید که آدم ها فارغ از عقاید و هر باور و تفکر دیگه ای ، قابل احترام هستند چه بخواید چه نخواید ...

.

من تفکرم اینطوریه متاسفانه .

نمیگم آدم خوبی‌ام . اصلا آدم خوبی نیستم، اتفاقا خیلی جاج میکنم. اما اینکه توی ذهنم درباره آدم ها چه فکری میکنم خیلی فرق میکنه با اینکه چه کاری میکنم.

فکر و عمل با هم متفاوت اند...

.

هیچ ادعایی هم ندارم که خیلی بلد و فهمیده هستم، اتفاقا چون آدمی ام که مدام میگم نمیدونم، وارد بحث سعی میکنم نشم. صحبت و نقد و نظر دادن کار شخصیه که همه چیز رو بررسی کرده و حرفی برای گفتن داره . این کارها برای کسی ئه که بتونه از همه جوانب ببینه قضایا رو.

من توانایی‌شو دارم، با تلاش به دست آوردم. نداشته باشم هم با توانایی های دیگه‌ام زود بهش میرسم، اما وقتی علم‌اش رو ندارم حرفی نمیزنم.

.

گفته بودم که نحوه ی برخورد آدم ها با مسائل من رو میتونه زده کنه یا جذب کنه.

دنبال کامل کردن نقص های خودم با باورهای خودمم.

.

مثلا من دو دقیقه صحبت کردم،

بعد به خودم اومدم دیدم هیچی به علم من اضافه نشده،

فقط طرف مقابل سعی کرده به من بگه نفهم و من سعی کنم توضیح بدم منظورم چی بوده.

کجای این صحبت ها سازنده میتونه باشه واسه من یا طرف مقابل؟

.

چیزی که هست اینه که مردم سعی میکنند نتیجه رو در قالب این ببینن (طرف مقابل عقیده اش رو عوض کنه و مثل من بشه)

.

من نه.

نه دنبال اینم خودم رو عوض کنم تا مثل کسی بشم، نه دنبال اینم کسی رو عوض کنم.

فقط دنبال اینم که بگم ( اوکی، تو این دیدگاه رو داری، اما میتونی از یه زاویه دیگه نگاه کنی؟ )

وقتی هر بحثی تمام میشه ، شاید در ظاهر نتیجه‌ ی ملموسی نداشته باشه ، ولی میگم که ( خب اوکی . تو تونستی حقایق و تفکرات یکی دیگه رو ببینی؟ میتونی از یه زاویه دیگه نگاه کنی؟)

.

میتونی؟ یا همش زور زدین هم رو قانع کنید و بگید تو اشتباه کردی من درست میگم؟ میتونی؟ یا فقط اعصاب خوردی بوده و نیم ساعت اون به این گفته نفهم و فلان و فلان؟ میتونی؟

.

اینم بگم یکی از دوستای قدیمی بهم گفته بود که تو در ظاهر جاج میکنی ولی واقعا واست سوال هایی بوجود میاد،

پرسیدن اون سوالات باعث میشه اینطور بنظر بیای که داری کسی رو قضاوت میکنی،اما در حقیقت دنبال فهمیدنی ، از طریق جواب هایی که به سوالاتت میدن.