178
این روزها بیشتر از قبل با دوست ِ istp ایم صحبت کردم و میکنم ✨ یه بار یه فکت فرستادم از تایپ ها براش و دیدم بله خودم با intp , intj . infj قشنگ تطابق دارم. ( نه نمیشه گفت که میشه 3 تا تایپ داشته باشی ولی کلا شخصیت ادم مطلق نیست و ناخالصی هم داره :) منم بار اولی که تست داده بودم intp بودم بعدش تغییر کردم ، حتی یجاهاییم میگن که تغییر تایپ ممکن نیست ( تایپ ِ ذاتی نه تایپی که تحت تاثیر موقعیت ها تغییر میکنه )(!) و این استفاده از فانکشن هاست که ضعیف یا قوی میشه . و خب فکر کنم دلیل اینکه گاهی intj در میام بخاطر اینه که فانکشن غالب inxj یکیه ... )
آره خلاصه یکم درباره روزهامون و احساساتمون حرف زدیم✨ و فکر میکنم خیلی همدیگه رو میفهمیم :)🧡
قبلا که باهاش حرف زده بودم ازش پرسیدم : بنظرت من آدم قضاوت گری ام ؟ گفت : نه نیستی . فقط میخوای مسائل برات واضح تر بشن. :) و اینو چند روز پیش لابه لای حرفهامون بازم تکرار کردیم... اینکه آدمها به دلایل متفاوتی بطور مُداوم سوال میپُرسن . یکیشم اینه که میخوان مسائل براشون واضح و روشن باشه . و یکی مثل من که شروع به سوال پرسیدن میکنه اینجور بنظر میاد که انگار داره قضاوت میکنه...! حتی یکی از دلایل پُرسیدن سوالات زیاد و مداوم میتونه وسواس فکری و اضطراب باشه. :)
و یخورده باهام حرف زد و تهش پرسید : بنظرت احساساتم صادقانس؟!
نتونستم جواب بدم .. ! ربطی به شناخت ِمحدود ِ من از دوستم نداشت ، بیشتر بخاطر این بود که خودش باید فکر میکرد و به نتیجه میرسید. اگر از بین 10 نفر ، 6 نفر تکذیبش میکردن و 4 نفر تایید ، تهش خودش باید فکر میکرد و تصمیم میگرفت... ازون مُهم تر من تو جایگاهی نیستم که به یکی بگم اینجوره یا اونجوره اونم تو معقوله احساسات که خیلی پیچیدس آدم به آدم ! اینارو بهش گفتم و آخرم گفتم که من نمیتونم بهت بگم ، ولی میتونم بهت کمک کنم که " خودت " بفهمیش... بلافاصله بعد ازین جُمله ام گفت : این یعنی تو آدم خوبی هستی!
نمیدونم آدم ِ خوب بودن یعنی چی. هرکسی یجور فکر میکنه. ولی من نمیخواستم جلوی رُشد و شناخت ِ خودش رو از یکی بگیرم !
بهم گفت که باعث شدی یادم بیاد باید مسئولیت پذیر باشم تو زمینه ی احساساتم.
این یکی از باگ های ِ ixtp و intj هاست ( یا حداقل این تایپ هایی که من دیدم! ) ، همیشه با احساسات مشکل دارن :)